نيازمندي رايگان صنعت معدن و تجارت ايران

اصول بازاريابي – قسمت اول(کليد واژه هاي بازاريابي)

انسان داراي نيازهاي پيچيده اي است مانند نيازهاي فيزيکي ، اجتماعي و شخصي . در کشورهاي پيشرفته معمولا بنگاههاي اقتصادي و مردم به دنبال تامين نيازهاي مربوطه هستند و لذا جهت يافتن منابع تامين آنها به سمت توليد و فعاليتهاي بازرگاني روي مي آورند ولي درکشورهاي توسعه نيافته به دليل مشکلات فراوان از جمله مسايل مديريتي و عدم برنامه ريزي صحيح در تشخيص و تفکيک درست مشکلات با توجه به درجه اهميت آنها از تخصيص بهينه منابع جهت توليد مناسب و تامين واقعي نيازها اجتناب مي شود و لذا مردم در صدد کاهش اميال خود ميباشند. خواسته افراد شکلي از نيازهاي آدمي است که تحت تاثير فرهنگ و شخصيت افراد بوجود مي آيد و بر حسب امکانات جامعه متحول شده و به توسعه جامعه کمک مي کند . مردم داراي خواسته هايي نامحدوند اما در برابر منابع محدودي قرار دارند ، لذا کالاهايي را براي مصرف انتخاب مي کنند که حد اکثر رضايت آنها را فراهم نمايد. خواسته ها وقتي با قدرت خريد مردم همراه باشد تبديل به تقاضا مي شوند، از نظر مصرف کنندگان ، کالاها مجموعه اي از مطلوبيتهايي است که در ازاي پرداخت پول خريداري مي شوند و هر چيزي که توانايي تامين يک نياز را داشته باشد کالا تلقي مي گردد و مجموعه کالاهايي که خواسته آدمي را برآورده کند ، سبد کالا ناميده مي شوند. مفهوم کالا شامل اشخاص، مکانها، سازمانها، خدمات، ايده ها و عقايدافراد نيز ميتواند باشد.بازاريابي وقتي تحقق مي يابد که مردم براي تامين نيازها و خواسته هاي خود تصميم به مبادله بگيرند . مبادله به عنوان هسته مرکزي بازاريابي است که توسط طرفين معامله صورت ميگيرد. در بين کالاهاي مورد تقاضا ، کالايي که مزاياي جديدي براي مشتريان داشته باشد کالاي داغ ناميده مي شود زيرا با سيلي از تقاضا روبرو ميشود. بازاريابي بر اين اساس مجموعه اقداماتي است که به منظور ايجاد يک واکنش مطلوب در مشتري و بازار هدف در خصوص عرضه کالا و يا هر گونه خدمت صورت گرفته که اين امر ميتواند با يک کمپين تبليغاتي مورد بررسي قرارگيرد . اين مجموعه مشتمل بر تشخيص صحيح نياز مشتري،توليد کالاي مطلوب، قيمت گذاري، توزيع، تبليغات پيشبردي و تکنيکهاي فروش مي باشد که بايستي براي هر کالاي خاص مطالعات موردي توسط متخصصين رشته تبليغات انجام شود و راهکارهاي لازم به صاحب صنعت ارائه گردد .بازار به مجموعه اي از خريداران بالقوه و بالفعل يک کالا اطلاق مي شود . يک بازار مي تواند حول محور يک کالا، خدمت و يا هر چيز با ارزش ديگري تشکيل شود مانند بازار کار، پول يا سرمايه . بازاريابي به نوعي کارکردن در بازارهاي مختلف با هدف تامين خواسته ها و نياز هاي انسان است و لذا طي اين فرآيند ، افراد و گروهها با توليد ، مبادله کالا و ء خواسته و نبازهاي خويش يکديگر را منتفع مي کنند . مبادله لازمه انجام کار است و لذا فروشندگان بايد به دنبال خريداران بوده و با طراحي کالاهاي مطلوب به انجام تبليغات پيشبردي پرداخته و با فعاليتهايي نظير توليد کالا ، تحقيقات بازار، قيمت گذاري و اقدامات مکمل ديگر،استراتژي بازاريابي خويش را تدوين کنند و اين امر در حوزه تخصصي کارشناسان تبليغات مي باشد. بازار فروشنده بازاري است که فروشندگان و بنگاههاي اقتصادي در آن بازار قدرت مانور بيشتري دارند و بازار خريدار به نوعي بازاري است که خريداران در آن صاحب قدرت بيشتري هستند و هر دو اين موضوعات تابعي از عرضه و تقاضاي کالا در بازار است. شرکتهاي درون گرا نسبت به تحولات سريع بازار در مقابل رقبا ، بينش و آگاهي خود را معمولا از دست مي دهند و لذا نمي توانند استراتژي درستي از شرايط بازار براي خود تدوين نمايند . در بازاريابي پويا ، هنر، فروختن آنچه که توليد شده نمي باشد بلکه آگاهي نسبت به آن چيزي است که بايد توليد شود.بازاريابي ازطريق شناخت نياز مصرف کننده ، نوآوري در کالا و کيفيت مناسب عرضه کالا به مشتري تحقق مي يابد . در بازاريابي مستقيم از سرعت به عنوان يک خط مشي تحت عنوان TURBO MARKETING نام برده مي شود . يک سيستم مديريتي ميتواند با پرسه زدن به اين سو وآن سو مسئوليت برنامه ريزي استراتژيک و بسط و توسعه کالا را به بخشهاي مربوط به خود واگذار کرده و بخشهاي مذکور با عنايت به مبحث تحليل سيستم هاي پويا

( DYNAMIC ANALAYSIS SYSTEM ) و طراحي مدلهاي مختلف تصميم گيري با توجه به ماتريس تئوري بازيها براساس شرايط مختلف بازار ، متغيرهاي مختلف تصميم گيري را درنظرداشته باشند تا تصميم هوشمندانه اي گرفته ، ازنزديک بيني بازاريابي پرهيز گردد وفقط به خواسته هاي فعلي مشتري نپرداخته و در خصوص شناخت نيازهاي مشتريان همواره دور انديشي داشته باشند. مديريت بازاريابي ، تجزيه وتحليل، برنامه ريزي، اجرا وکنترل برنامه ها براي نبل به اهداف سازماني است . هر سازمان براي محصولات خود داراي يک سطح تقاضاي مطلوب بوده و در مقاطع مختلف زماني ممکن است با سطوح مختلف تقاضا روبرو باشد که لاجرم بايد اين تقاضاي متغير را مديريت نمايد. مديران بازاريابي عبارتند از مديران فروش ، فروشندگان ، مديران تبليغات،کارکنان تبليغات پيشبرد فروش،محققين بازاريابي وکارشناسان قيمت گذاري . مديريت وظيفه بهبود توليد و توزيع را بر عهده دارد و مشتريان خواهان کالاهايي هستند که از بهترين کيفيت و کارايي برخوردار باشد. مصرف کنندگان به ميزاني که لازم است کالاهاي توليدي يک شرکت را نخواهند خريد مگر اينکه شرکت به ميزان وسيع براي فروش و ترويج کالاي خود بکوشد. گروههاي مختلف نظام بازاريابي عبارتند از خريداران ، فروشندگان و قانون گذاران . انتظار جامعه از يک سيستم بازاريابي به حداکثر رساندن رضايت مشتري ميباشد، بازاريابي هم قبل و هم بعد از فروش بايستي وجود داشته باشد و به نوعي وسيله اي است که با آن استاندارد زندگي فرد شکل ميگيرد. برنامه ريزي استراتژيک فرآيندي پايان ناپذير بوده و وظيفه مديريت اين است که اوضاعي را پديد آورد که بين آن بهترين فرصتها انتخاب شوند وليکن هيچ شرکتي توانايي کامل شکل دادن به محيطي را که در آن کار مي کند ، ندارد با اين حال تغييرات اجتناب ناپذير است و مديريت سيستم بايد نيروهاي تغيير دهنده را در جهت منافع صاحبان سهام هدايت کند ، لذا هر شرکت بايستي با توجه به منافع خود بهترين خط مشي را براي بقا و رشد خود انتخاب نمايد . بازاريابي نقش بسيار مهمي در برنامه ريزي استراتژيک دارد و اطلاعات مورد نياز براي تهيه يک برنامه استراتژيک را مهيا مي سازد . در چارچوب يک برنامه استراتژيک بخش بازاريابي با همکاري ساير دواير سازمان رسيدن به اهداف جامع استراتژيک را ميسر مي سازد. برنامه ريزي، مديران را تشويق ميکند که بطور سيستماتيک آينده نگري کرده و روابط متقابل ميان مديران شرکت را گسترش داده و شرکت را مم مي نمايد تا اهداف و سياستهاي دقيقتري را دنبال کرده و استانداردهاي عملي روشنتري را براي کنترل برنامه ها ارائه نموده تا تغييرات محيطي را بهتر پيش بيني کند و براي مقابله با تحولات آني از آمادگي بيشتري برخوردار باشد که اين امر نيز با توجه به طراحي مدلهاي مختلف تصميم گيري در شرايط متفاوت با توجه به واريانتهاي (VARIANTS) گوناگون ميتواند مورد نظر کارشناسان مربوطه قرارگيرد.

منبع : نيازمندي هاي رايگان صنعت وعدن و تجارت ايران